به گزارش رخداد شمال؛به تازگی محمد دامادی نماینده جوان و البته محبوب دوره های نهم و دهم مردم شهرستان های ساری و میاندورود با انتشار عکس دوران کودکی خود در اینستاگرام، از تولد ۴۱ سالگی خود خبر داد.

در آن شدیم ضمن عرض تبریک صمیمانه به وی، با انتشار مطلبی طنز، تولدش را گرامی بداریم:

 آن مهندس سیاسی، آن دکتر واقعی، آن سیاستمدار سیال، آن اصولگرای حامی روحانی، آن خیرالموجودین لیست امید، آن اصلاح طلب مدافع قالیباف، آن مبتکر حرکات رونالدینهویی در سیاست، آن توسعه گر متوازن، آن مدافع عدالت اجتماعی، آن خوش عکس انتخابات، آن کاندیدای (به روایتی) کتاب سروته خوان، آن مخالف عملگرایی، آن مدافع عزت ساری، آن نه اصلاح طلب نه اصولگرا، شیخنا و مولانا محمد دامادی (کثرا… فالوئره)، دو دوره استاداسدی نمایندگان بود.

در ابتدای کار او آورده‌اند که در روستای کهنه ده دودانگه در کار دوازده خویز و گردوبازی بود و سیبیکهای محکمی از توپ پینگ پنگ داشت که با کبریت سوراخش میکرد و تویش سنگریزه می ریخت و لنت می بست.

 او را دیده اند در روزهای عروسی کاتک کا می کرد و در روزگاری که خبری از ایکس باکس و پی اس فور نبود، با پسرخاله اش روح الله، پسر دایی اش محمد و دیگر دوستانش الک دولک، سنگ مرمربازی، استپ آزادی، چشم دارکا و کلی بازی های سالم دیگر می کرد.

نقل است با توپ چهل تیکه فوتبال بازی می کرد و در نهایت سادگی، صمیمیت و صفا، در کوچه پس کوچه های کوی آزادی ساری بی هدف می دوید و قاه قاه می خندید!

 گویند اساسا قرار نبوده وارد سیاست شود و دل خوشی از آن نداشت، اما در انتخابات شورای سوم ساری شرکت جست و به ساختمان شورا راه یافت تا صرفا یک مهندس باشد. ولی در میانه راه، ناگهان سر از مجلس در آورد و در نهایت تصمیم گرفت دکتر شود!

 دراین باره آورده اند که در اواسط شوراگری وی و به هنگام نزدیکی انتخابات مجلس نهم، روزی در جمعی از مشایخ اصولگرا نشسته بود و بحث بر سر انتخابات فراوان می‌رفت و جمله مشایخ کبار می‌آمدند و درباره نامزدها نظرها می‌دادند و چون آرای بالای او در انتخابات شورا را دیدند، شیخنا دامادی را کاندیدای اصولگرایان معرفی کردند و مورد حمایت قرار دادند.

 اما وقتی با آرای بالا به مجلس راه یافت با روی کار آمدن حسن روحانی دولت مورد حمایت اصلاح طلبان، در حرکتی رونالدینهویی (نگاه به چپ، ضربه به راست) به صف نمایندگان حامی دولت پیوست و این چنین شد که اصولگرایان، واله و حیران، نعره ها کشیدند و گریه ها کردند و جامه دران سر به جنگل نهادند.

 همچنین منقول است در انتخابات مجلس دهم ، خود را خیرالموجودین خواند و در لیست امید اصلاح طلبان قرار گرفت و توانست مجددا به مجلس راه یابد.

اما با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم با ز هم در حرکتی رونالدینهویی (نگاه به راست ، ضربه به چپ) به حمایت از قالیباف اصولگرا پرداخت و اینبار نوبت اصلاح طلبان بود که واله و حیران ، نعره ها بکشند و جامه دران سر به جنگل بگذارند.

 گویند روزی در نشستی خبری ، اصحاب رسانه از باب آگاهی از وی پرسیدند که «بالاخره اصلاح طلبی یا اصولگرا؟». پاسخ داد: «نه اصلاح طلبم ، نه اصولگرا ، من محمد دامادی ام!» و این از افضل جملات بود که باعث شد اینبار خبرنگاران واله و حیران ، نعره ها بکشند و جامه دران سر به جنگل بگذارند.

 همچنین آورده اند در آن نشست ، نوخبرنگاری مغرض از وی پرسید: «اگر نماینده نشدی چه می کنی؟» با کنایه به برخی گفت: «دکترای واقعی می گیرم» و این سخنی نغز بود که موجب شد دیگر کسی هیچ نگوید و جلسه پایان یابد!

 نقل است چون در انتخابات مجلس یازدهم رد صلاحیت شد؛ جمله مریدان و هواداران خود خواست و گفت: «مرا باید که حقایقی با شما باز گفتن» و گفت: «بدانید و آگاه باشید که شائبه دیدارم با نقطه چینیان ، شایعه ای از سوی رقیبان و مخالفان بود که مرا از میدان بدر کنند ، اما شما هرگز باور مکنید و برای پیروزی ام در انتخابات بعدی تلاش کنید».

 همین طور ‌گفت: «همیشه دلم می خواست رونالدوی سیاسی باشم اما رونالدینیهوی سیاسی شدم؛ مهم نیست ، مهم این است که هر چه و هر که هستی بهترین باشی!». و همین طور می گفت ، الی غیرالنهایه… ((مجید ساجدی فر))