false
به گزارش رخداد شمال ؛ مدیرعامل (مدیر ارشد اجرایی) ، یک نقش جذاب ولی ناشناخته در سازمانهاست. ناشناخته بودن این نقش باعث می شود که باورهای غلطی در ذهن افراد سازمان وحتی مدیران عامل شکل بگیرد؛ مانند: مدیر عامل میتواند هر کاری را که میخواهد انجام بدهد ، قدرتمند است و به طرز سحرآمیزی در هر موضوعی سررشته دارد.
بسیاری از مدیران عامل کسب و کارهای نوپا فکر میکنند که مهمترین وظیفه شان ، جذب سرمایه است.
از اصلی ترین وظایف مدیرعامل ، می توان ، برآورده کردن نیازهای کارکنان ، مشتریان ، سرمایهگذاران ، جوامع و پیروی از قوانین را نام برد. برخی از وظایف مدیرعامل قابل واگذاری است. اما ۴ موردی که درباره آن صحبت میکنیم ، قابل واگذاری نیستند ، زیرا این موارد از کلیدی ترین وظایف مدیرعامل است؛
وظایفی مانند :
طراحی چشم انداز و استراتژی سازمان
طراحی و پیاده سازی فرهنگ ، ارزشها ، و رفتار سازمانی
تشکیل و رهبری تیم ارشد اجرایی
تخصیص سرمایه به اولویتهای سازمان
و در نهایت ، واگذاری وظایف ، که تنها مدیرعامل میتواند ، آن را انجام دهد.
در ادامه به وظایف مدیرعامل میپردازیم.
۱- طراحی چشم انداز و استراتژی سازمان؛
اولین وظیفه کلیدی ، طراحی چشم انداز و استراتژی پیشروی است. در این فرآیند ، تیم ارشد مدیریت به توسعه استراتژی کمک میکنند. سرمایهگذاران میتوانند طرح کسبوکار را تصویب کنند. اعضای هیئتمدیره میتوانند در مورد راهبری کسبوکار مشاوره بدهند ، آن را تصویب کنند یا از مدیرعامل بخواهند در آن تجدید نظر کند. اما در آخر ، این مدیرعامل است که چشم انداز را طراحی و جهت حرکت کسبوکار را مشخص میکند. برای طراحی چشم انداز و استراتژی سازمان ، مدیرعامل باید معیارها و عوامل را در نظر بگیرد؛ مانند:
شرکت به کدام بازارها وارد شود؟ در برابر کدام رقبا؟
خط تولید شرکت چه خواهد بود؟
چگونه شرکت خودش را متمایز خواهد کرد؟ از طریق کاهش هزینه؟ خدمات برتر؟ مکانهای مناسب؟ بودجهی منعطف؟ تاثیر بالا؟ یا تولید انبوه؟
در نهایت ، مدیرعامل تصمیمها را میگیرد ، بودجه را تنظیم میکند ، همکاریها را شکل میدهد ، خطوط محصول نامناسب را میفروشد ، جمعبندی کرده و تیمی را برای ادارهی هماهنگ سازمان استخدام میکند.
طراحی و پیاده سازی فرهنگ، ارزشها، و رفتار سازمانی؛
۲- دومین وظیفه کلیدی ، فرهنگسازی است. افراد سازمان به شدت، تحت تاثیر فرهنگ سازمانی قرار دارند. محیط کاری آشفته ، باعث فراری دادن کارکنان و برعکس محیط کاری حرفهای ، باعث جذب و حفظ بهترین افراد میشود. مدیرعامل می تواند با موارد زیر فرهنگ ، ارزش و رفتار سازمانی را مشخص کند:
مدیرعامل با هر حرکت یا رفتاری ، پیامی فرهنگی ارسال میکند.
نوع پوشش او نشان میدهد که چقدر محیط کار رسمی است.
طرز صحبت کردن مدیرعامل با هر شخص نشان میدهد که این شخص مهمی است یا خیر.
اینکه چطور با اشتباهات برخورد میکند ، میزان ریسک پذیری او را نشان میدهد.
چگونگی استخدام افراد ، طرز برخورد او با مسائل مختلف و نحوه پاداش دهی به افراد سازمان ، می تواند فرهنگ سازمانی قدرتمندی را شکل دهد.
ارزشها ، رفتار قابل قبول را تشریح میکنند. مدیرعامل ، ارزشها را از طریق کنشها و واکنشها به سایرین منتقل میکند. اگر مدیرعامل برنامه ایی را برای رسیدن به سطح کیفی کنار بگذارد ، این پیام را میرساند که برای کیفیت ، ارزش قائل است.
اگر چشمانداز ، جایگاهی است که شرکت قرار است به آن برسد ، این ارزشها هستند که میگویند شرکت چگونه به آنجا خواهد رسید.
۳- تشکیل و رهبری تیم ارشد اجرایی؛
تشکیل تیم ، سومین وظیفه مدیرعامل است. نکاتی که باید در این وظیفه توجه شود :
مدیرعامل ، اعضای تیم ارشد مدیریت را استخدام ، اخراج و رهبری میکند. آنها نیز با ساختاری تعریف شده سایر افراد سازمان را استخدام ، اخراج و رهبری میکنند.
مدیرعامل باید قادر به استخدام و اخراج کارمندان غیرعامل باشد. او باید اختلافات میان اعضای تیم ارشد را حل و فصل کند و آنها در جهتی مشترک به کار با یکدیگر وا دارد.
او با مرتبط کردن استراتژی و چشمانداز جهت پیشروی سازمان را مشخص میکند. جهت را برای تیم ارشد معلوم میکند واعضای تیم جهت را برای سایر افراد شرکت تعیین میکنند.
۴- تخصیص سرمایه به اولویتهای سازمان؛
هر مدیر عامل ، سرمایه ای معین و محدود برای رسیدن به اهداف و چشم انداز سازمان دارد. مدیرعامل مسئول است سرمایه سازمان را براساس اولویت ها ، به هر بخش تخصیص دهد. مثلا
-سازمان به سرمایه برای تولید محصول نیاز دارد ،
-سازمان باید در زمان مقرر حقوق افراد سازمان را پرداخت کند ،
-بدهی های جاری سازمان را پرداخت کند و …
مدیرعامل باید براساس ارزش ها و فرهنگ سازمانی و در راستای اهداف سازمان اولویت بندی میکند.
سید محمد علی رضازاده/کارشناس رسانه
false
true
true
true